آخه می دونی چیه؟ بچه ها میگن ...

خواستم توضیح بدم یادم آمد: سالکی گفتا چه داری آرزو گفتم سکوت معنی صد نکته را در یک سخن پیچیده ام

آخه می دونی چیه؟ بچه ها میگن ...

خواستم توضیح بدم یادم آمد: سالکی گفتا چه داری آرزو گفتم سکوت معنی صد نکته را در یک سخن پیچیده ام

آی آدم

و حقیقت این است: سرنوشتم آدم ! اولین عاشق عالم ! .... سیب است!

وه چه ارزان تو بهشت خود را به زمین وا دادی

و من خسته کنون می زنم فریادی:

که هلا ای آدم ! به کدامین افسون دل به دریا دادی؟

و تو ای مادر انسان ! حوا!!

به کدامین اغوا ، رام آن مار شدی؟

گل بی خار وجود آدم !‌ تو چرا خوار شدی؟

و الا سیب ! همان مایه نیرنگ و فریب!

تو به پود مکرش ، ز چه رو تار شدی؟

سالها میگذرد و من اندیشه کنان غرق این پندارم :

کز صدای سخن سیب به زیر دندان ، من چرا بیزارم

روزگاری است که گندم نان نیست

روزگاری است که در کالبد هر انسان اثری از جان نیست

گر چه آدم باقیست ،

لیک در روی زمین مثل یک زندانیست

نه دهانی به سلامی کند اینک آغاز

نه پرنده دگر اندر بدنش خواهش پرواز و نه یک نغمه دلکش بود اندر دل ساز !

بس که حمل گنه آدم و حوا سخت است

شانه هایم خسته است

چه توان کرد اکنون ؟ دست و بالم بسته است

دیگر اندر تن من نیست وجود یک نبض !!!

آی آدم ! شانه هایت سبز ! شانه هایت سبز!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد